شنیده ها از قطع همکاری ولوو با سایپا دیزل و پایان تولید محصولات این شرکت در ایران خبر می دهد.
از توقف تولید کامیون FH سوئدی ها در کشور خبر داده بود که امروز این
خبر تایید شد و یک منبع آگاه از قطع همکاری ولوو با سایپادیزل خبر داد.
"شرکت مرسدس بنز به دلیل ترس از امریکا ایران را ترک کرد اما ما در بازار
ایران می مانیم." این جمله ای بود که حدود یک سال قبل مدیر ارشد شرکت
ولووتراکس در گفت و گو با خبرنگار «پرشین خودرو» بر زبان آورد و با قطعیت
از تداوم همکاری ولوو با سایپادیزل خبر داد.
بنی لمبرگ(Beni Lamberg)
مدیر بازار ایران و خاورمیانه شرکت ولوو تراکس سال گذشته در واکنش به این
پرسش که "آیا شرکت ولوو همانند شرکت بنز قصد ترک ایران را دارد؟" سه بار
گفت که "ولوو" در ایران می ماند، اما شنیده ها حاکی از این است که ولوو نیز
مانند دایملر همکاری اش را با ایران متوقف کرده است.
اما این قطعیت
چندان دوام نیاورد و ولوو نیز از ایران رفت تا پس از مرسدس بنز یکی دیگر از
بزرگ ترین تجاری سازان دنیا به دلیل تحریم های اقتصادی به کوچ اجباری از
ایران تن دهد.
توقف تولید محصولات ولوو در ایران قیمت این خودروها را
در بازار به شدت افزایش داده است به طوری که قیمت این محصولات در حاشیه
بازار با افزایش 2 برابری مواجه شده است.
این منبع در این باره
خاطرنشان کرد: قیمت خودرو کامیون ولوو FH در کارخانه حدود 170 میلیون تومان
بود که این رقم در بازار به دلیل توقف عرضه به بیش از 300 میلیون تومان
رسیده است.
مک لارن به تازگی اعلام کرده که فروش ابر خودروی جدید p1 را از نیمه دوم سال 2013 آغاز خواهد نمود.
بعد از آن که p1 رسما در نمایشگاه اتومبیل پاریس 2012 رونمایی شد،توانست
باز هم در صدر اخبار خودروسازی جهان قرار بگیرد. شرکت بریتانیایی این
خودرو از ورود آن به بازار سال 2013 خبر داد.
آنتونی شریف – یکی از
مدیران مک لارن – گفت : ما فروش خود را از اروپا آغاز می کنیم و کمی بعد p1
را در نمایشگاه های ژاپن عرضه می نماییم.
مک لارن p1 مدل جایگزین رسمی f1 است و از لحاظ قدرت و قیمت بالاتر از mp4 – 12c و 12c spyder قرار می گیرد.
این خودرو دارای موتوری 3.8 لیتری است که قابلیت تولید 120 اسب بخار توان را دارد.
ابر خودروی p1 از لحاظ سرعت رقیبی جدی برای بوگاتی ویرون است و شرکت تولید کننده اش آن را پرشتاب ترین خودروی جهان معرفی کرده است.
نسخه تولیدی این خودرو در آخرین نمایشگاه اتومبیل ژنو رونمایی شد انتظار می رود که تنها حدود 500 دستگاه از این خودرو تولید شود.
ماسلکارها همیشه خودروهای خاصی بوده اند.هنگامیکه خودروسازان امریکایی دو فاکتور یعنی بدنه ای سبک و موتوری حجیم را با هم ادغام کردند نتیجه ای افسانه ای بدست آمد...
برخی کارشناسان خودرو منشا پیدایش ماسلکارها را سال 1949 میدانند. سالی که الدزمبیل موتور سوپاپ بالای 303 اینچ مکعبی هشت سیلندر خود را بر روی سری 88 نصب نمود. این مدل توانست با قدرت استثنایی 135 اسبی خود در آن سال از رقبا پیشی بگیرد.
در سال 1955 کرایسلر با مدل 300-C خود دیگر کمپانی ها را کنار زد. 300-C
اتومبیلی با ابعادی بزرگ بود ولی با تکیه برموتور همی سیصد اسب بخاری خود
توانست لقب قدرتمندترین خودروی سال 1955 را از آن خود کند.
این خودروی
لوکس قادر بود در مدت 9.8 ثانیه سرعت خود را به 60 مایل در ساعت برساند و
نیز توانایی دستیابی به حداکثر سرعت 130 مایل بر ساعت را داشت.
این قابلیت ها و اعداد و ارقام نسبت به آنچه در دهه 60 اتفاق افتاد
بسیار عادی به شمار میروند. دهه 60 دوره طلایی ماسلکارها محسوب میشود.
این دهه با تولید خودروهای مخصوص مسابقات درگ آغاز شد. دوج دارت با موتور 413 اینچ مکعبی خود بر پیست های درگ حکمفرمایی میکرد.
فورد مدل تاندربولت خود را برپایه مدل فیرلین تولید کرد. تاندربولت با استفاده از بدنه فایبرگلاس و حذف کلیه امکانات رفاهی تبدیل به اسبی رام نشدنی شده بود.
همچنین فورد تعداد 200 دستگاه از مدل گلکسی با بدنه سبک سازی شده و موتور 427 اینچ مکعبی را معرفی نمود.
موتور 427 دقیقا همان موتوری بود که روی تاندربولت نصب میشد.
این مدل تولید محدود بود و تنها چند دستگاه از آن به فروش رسید.
تنها ماسلکاری که در ابتدای دهه 60 بطور انبوه در اختیار عموم قرار گرفت شورلت ایمپالا اس اس با موتور 409 اینچ مکعبی بود.
در سال 1964 با معرفی پونتیاک جی تی او تب تولید ماسلکارها بین خودروسازان بالا گرفت.
شاید بتوان پونتیاک جی تی او را اولین ماسلکار واقعی نامید.این خودرو با
ابعادی متوسط و موتور 389 اینچ مکعبی تولید میشد و قادر بود در 7.7 ثانیه
سرعت خود را به 60 مایل در ساعت رسانده و مسافت یک چهارم مایل را در 15.8
ثانیه طی کند.
رمز موفقیت جی تی او عملکرد فوق العاده به همراه ظاهر
جذاب آن بود.فاکتورهایی که باعث پیدایش ماسلکارهای موفق در طول سال های آتی
بودند.
بعد از پونتیاک این فورد بود که با معرفی ماستنگ خود را در زمره تولید کنندگان ماسلکارها قرار داد.عملکرد فوق العاده و ظاهر زیبا و قیمت مناسب آنها هرکسی را مجذوب خود میکرد.
جنرال موتورز علاوه بر مدل جی تی او ماسلکارهای دیگری از قبیل شورلت شول اس اس و بیوایک جی اس و الدزمبیل 442 را روانه بازار نمود.
کرایسلر نیز برای عقب نماندن از رقابت موتور همی و دیگر موتوهای حجیم از قبیل موتور 440 اینچ مکعبی بر روی محصولات خود نصب کرد.
خودروهایی مانند چارجر و کرونت و جی تی اکس که همگی مدل های افسانه ای به شمار میروند.
فورد علاوه بر ماستنگ مدل های گلکسی و فیرلین را برای آن دسته افرادی که خواهان خودرویی بزرگتر بودند تولید نمود.
رقبای فورد به سرعت شروع به معرفی ماسلکارهایی کوچک خود کردند. پلیموث مدل باراکودا را روانه بازار کرد که میتوان گفت در آن سال از نظر فروش ماستنگ را پشت سر گذاشت.
در سال 1967 جنرال موتورز کامارو و فایربرد را معرفی نمود.
سال 1968 ای ام سی مدل های جاولین و ای ام اکس رو روی خط تولید قرار داد و در سال 1970 کرایسلر مدل محبوب و افسانه ای خود یعنی چلنجر را به مبارزه با رقبا فرستاد.
در اواخر دهه 60 ماسلکارها همه جا در دسترس بودند و هرکس با پایینترین سطح درآمد نیز میتوانست آخر هفته ها را به دود کردن لاستیک بپردازد!
بسیاری سال 1970 را سال اوج ماسلکارها میدانند ولی پس از آن ناگهان
اقتصاد دنیا تغییر کرد. قیمت سوخت بالا رفت و شرکت های بیمه نیز شروع به
افزایش قیمت های خود کردند و اقتصاد رو به افول گذاشت.
سال 1974
ماسلکارها فقط شبهی از پیشینیان خود بودند. قدرت های موتور بالا و دود کردن
لاستیک دیگر برای مشتریان اهمیتی نداشت. آنها فقط به دنبال مصرف سوخت کمتر
بودند. ماستنگ جذابیت خود را از دست داد و تولید چلنجر و کودا متوقف شد.
چارجر و شول تبدیل به مدل های لوکس در کلاس قیمتی متوسط شدند.
تنها ماسلکارهایی که به سنت پایبند ماندند کامارو و فایربرد بودند. هرچند که آنها نیز نسبت به مدل های قبلی خود از قدرت موتور کمتری برخوردار بودند.
سال 1979 فورد بار دیگر ماستنگ رو معرفی کرد و جنرال موتورز نیز کامارو و فایربرد را در سال 1982 روانه بازار نمود.
بیوایک نیز با مدل گرند نشنال رقبا را به مبارزه طلبید. شاید بتوان بیوک گرند نشنال 1987 را رام نشدنی ترین ماسلکار تمام دوران دانست.
ماسلکارها روز به روز بهتر میشدند و در اواخر دهه 90 از تمامی پیشینیان
خود در هر زمینه ای پیشی گرفتند. عملکرد- راحتی - اطمینان و مصرف سوخت همگی
نسبت به آنچه در دهه 60 وجود داشت بهبود یافتند.
اما کسی توجهی به
این موضوع نکرد و فروش این محصولات کمتر و کمتر شد بطوریکه جنرال موتورز
تولید کامارو و فایربرد را در سال 2002 متوقف نمود.
در سال 2005 ماستنگ با چهره ای جدید روانه بازار شد. طراحی آن از مدل های دهه 60 و 70 الهام گرفته بود. این طرح با استقبال زیادی روبرو شد و دوره جدیدی از حضور ماسلکارهای شکل گرفت.
کرایسلر چارجر را به موتور همی معرفی نمود و پس از آن چلنجر را روانه بازار کرد.
شورلت نیز برای عقب نماندن از رقبا نسل جدید کامارو رو به میدان نبرد فرستاد.
ماسلکارها دوباره بازگشتند...
نسل جدید A کلاس خودرویی عالی برای تغییرات و تیونینگ توسط کمپانی Brabus است.با توجه به خودروهای قدرمتند تیونینگ شده توسط این کمپانی،قدرتمند تر نشان دادن این خودرو مانند تکه ای کیک برای انها است!
طبق معمول،این تیونر از یک A کلاس استاندار با پکیج AMG شروع کرد و ان را کمی سخت تر کرده.در نمای عقب شاهد یک دیفیوزر شبیه به سپر هستیم که در خود 4 اگزوز را جای داده است.موتور خودرو نیز دچار تغییراتی شده است و سیستم فنربندی جدید نیز باعث فرمان پذیری بهتر A کلاس شده است.
بعضی امکانات هستند که نه تنها به درد رفاه راننده نمیخورند، بلکه موجبات اذیت و آزار او را نیز فراهم میآوردند. به حدی گه طرف آرزو میکند ای کاش اصلاً آنها روی خودرواش نصب نبودند. در این لیست 20 تایی که خواهید خواند، بدترین آپشنهای نصب شده روی خودروها را بررسی خواهیم کرد. از مدلهای قدیمی و فراموش شده گرفته تا نسخههای جدید و مدرن که حتی فکرش را هم نمیکنید.
Alfa Romeo 75 / سوئیچ شیشه برقی
سال 1988 وقتی این ایتالیایی وارد
بازار شد، انتظار آن میرفت که بتواند یکی از بهترینهای آلفا باشد.
اتفاقاً همینطور هم بود ولی یک ایراد بزرگ داشت. نه در قسمت فنی و نه در
ظاهر. دکمههای شیشه بالابر برقی آن بیش از اندازه کوچک بودند. با اینکه
این فناوری در نوع خودش نوآورانه بود، اما خیلی مورد توجه قرار نگرفت.
سیستم برق آلفا رومئو 57 اغلب راننده را با مشکل روبهرو می کرد.
Audi R8 / فنربندی مغناطیسی
باور نمیکردید این آئودی هم در لیست
فوق باشد؟ یکی از ایرادات اصلی این آلمانی در حقیقت همان بزرگترین
برتریاش است. گفته میشود سیستم تعلیق این خودرو از مکانیزم مگنتی یا همان
مغناطیسی استفاده میکند. اما آئودی در نسخههای اولیه این خودرو سیستم
تنظیم دستی مصیبتباری را طراحی کرده بود. با اینکه عجیب به نظر میرسد ولی
جذب ضربه توسط آهنرباهای آن به شدت به کابین منتقل میشود.
Porsche 911 / نمایشگر سرعت
در اینکه پورشههای 911 از محبوبیت
بینظیری برخوردار هستند، شکی نیست. ولی این کوپه سوپر اسپرت یک ایراد جالب
دارد که در درازمدت میتواند اعصاب راننده را به هم بریزد. پشت آمپر و
عقربههای کیلومترشمار این خودرو شباهت زیادی به عقربههای ساعتی دارند که
درست در همان محل نصب شده است. با این همه امکاناتش دیجیتال، ناگهان
المانهای آنالوگ دیده شوند؟ شواهد نشان میدهد این عقربهها در سرعت زیر
40 کیلومتر در ساعت عملکرد دقیق ندارند.
Seat Leon Cupra R / کنترلکننده صدا
سئات اسپانیا هم از تیررس
انتقادات مصون نماند. درون کابین این خودرو مکانیزمی موسوم به Sound
Generator. سئات به عنوان یکی از زیرمجموعههای فولکسواگن میخواست نوآوری
پر سر و صدایی کند. کنترلکننده صدا ایدهای بود که به کمک آن میشد صدای
خروجی اگزوزها و صدای پیشرانه را کنترل کرد. فرآیندی که سئات و فولکس در
پیادهسازیاش خیلی موفق نبودند.
Lamborghini Murcielago Roadster / سقف
یکی از بزرگترین مشکلات
خرید نسخه روباز مورسیهلاگو، باز و بسته کردن سقف متحرک است. نکتهای که
تمام قدرت این هیولا را زیر سوال برده بود. زمانبر بودن نصب سقف به قدری
اعصاب خرد کن بود که در روزهای بارانی راننده ترجیح میداد که اصلاً
خودرواش را بیرون نبرد. برعکس، باز کردن سقف نیز اغلب با زخمی شدن دستها
همراه میشد. لامبورگینی در نسخههای جدیدش به کلی روی این ضعف کار کرده
بود.
Vauxhall VX220 / لولای درب
واکسهال فوق را همان اُپل Speedster
استرالیایی میدانند. کوپهای سایز کوچک که اگر قدری دقت میکرد میتوانست
رقیب خوبی برای لوتوس Elise انگلیسی باشد. این خودرو یک چالش باورنکردنی
داشت؛ لولاهای دربهایش. پدیدهای که تصور میشود برای مدتزمان کوتاهی
باشد. در حقیقت با یک دست نمیشد درب این خودرو را باز و بسته کرد. جنرال
موتورز به عنوان شرکت مادر، هرگز این انتقاد را نپذیرفت.
Lotus Exige Cup 260 / سیستم لانچ کنترل
اغلب خودروهای اسپرت مجهز
به سامانه پرتاب یا همان Launch Control هستند. مکانیزمی که به کمک آن
میتوان در لحظه شتاب اولیه پایداری خوبی را فراهم کرد. اما در مورد این
لوتوس، داستان فرق میکند. کارشناسان معتقدند اگر روی اگزیج لانچ کنترل نصب
نمیشد، شتاب صفر تا 100 بهتری میداشت.
Saab 9-3 / ترمز دستی
خدا را شکر ساب سوئد ورشکست شد و این روز را
نمیبیند. مدل معروف 9-3 این شرکت با یک مشکل بحثبرانگیز روبهرو شده بود.
محل قرارگیری اهرم ترمز دستی آن به قدری نزدیک به دسته دنده بود که
استفاده از هر کدام از آنها کار دشواری بود. غیر ممکن است بخواهید از ترمز
دستی استفاده کنید. در مدلهای بعدی ساب مجبور شد ترمز را به مدل پایی
تغییر دهد.
Caterham Superlight R400 / احتراق کاربراتور
اگرچه کاترهام یکی از
برترینها در زمینه هندلینگ و فرمانپذیری است، اما در نسخه سوپر لایت
R400 با یک چالش فنی روبهرو شده بود. سال 2007 مشکل باز و بسته شدن
دریچههای سوخت در کاربراتور میرفت که این شرکت را زمین بزند. ضریب تراکم
پایین در سیلندرهای این خودرو علاوه بر افزایش بالای مصرف سوخت، استهلاک
پایین و سر و صدای وحشتناک و آزاردهنده را به همراه داشت.
Aston Martin V8 Vantage / تسمه تایم
یکی از ایرادات اصلی
آستونمارتینهای ونتیج قبلی، لغزش بیش از حد تسمه تایم بود. ایراد سادهای
که میتوانست ناگهان کل ساختار پیشرانه را با مشکل مواجه کند. اگرچه آستون
بعدها متوجه این نقیصه شد ولی مشتریانی که آن را برای شتابگیریهای
ناگهانی استفاده میکردند، متوجه میشدند که در دور موتورهای بالا ناگهان
لرزش خفیفی کل کابین را حس میکردند.
Alfa Romeo GTV / تعویض دندهها
حضور مجدد آلفا رومئو در این لیست
نشان میدهد که در نسلهای قبلی خود با مشکلات بدی مواجه بود. جالب اینجاست
آلفا جیتیوی یکی از جنجالیترینهای زمان خودش بود ولی بزرگترین مشکل
آن جعبهدنده، کلاچ و دستهدندهاش حین تعویض بود. کارشناسان میگویند
تعویض دنده سه و پنج با این ایتالیایی بسیار دردناک است. اوجگیری تنبل دور
موتور در گشتاورهای پایین، بیش از اندازه عذابآور است.
Ford Puma / چراغ عقب
به نظر نمیرسد این خودرو را قبلاً دیده
باشید. فوردی که به دلیل طراحی بحثبرانگیزش خیلی زود از خط تولید پایی
کشیده شد. پوما دارای پیشرانه 1.7 لیتری از شرکت یاماها بود. مهمتر از همه
این مسایل، چراغهای عقبش هستند که با بی سلیقهترین روش ممکن طراحی شده
بودند. عمدهترین ایراد وارده به این طراحی آن بود که گفته میشد جای
چراغهای جلو و عقبش اشتباه شده است.
Toyota Tarago Mk II / داشبورد
یکی از تولیدات گمنام تویوتا در
دورهای که این خودروساز برای رقابت با جنرال موتورز دست به تولید هر
تولیدی میزد. تاراگو، ژاپنی بود که از ضعف شدید طراحی بهره میبرد. به
خصوص داشبورد آن که شبیه درخت کاج از آب درآمده است. چراغهای بزرگ و کوچکی
که روی داشبورد و کنسول آن نصب شده بود، مانع از دید مناسب راننده میشد.
Saab 9-3 State / شیار کلید
تنها خودرویی که برای قرار دادن دنده
در عقب میبایست سوئیچ را از جای خود خارج کرد، همین ساب استیشن است. در
حقیقت ایراد کار از محل دسته دنده نیست. اشکال از طراحی محل سوئیچ است.
Honda S2000 / شیشهشور
هوندا یکی از بهترینهایش را در دهه 90 رو
کرده بود. یک کوپه روباز با پیشرانهای جذاب و پربازده. معلوم نیست چرا این
برند باکیفیت ژاپنی از پمپهای جت برای پاشش آب روی شیشههای جلو استفاده
کرده است. آب پاشیده شده از سوی شیشهشور اغلب بیرون و به سر و صورت راننده
پرتاب میشد.
Citroën C3 Pluriel / صندلیهای عقب
سیتروئن فرانسه نسخههای اولیه
C3 را با عجله تمام راهی بازار اروپا کرد. اندک زمانی پس از رونمایی متوجه
شد، نحوه چیدمان صندلی عقبش آنقدر عذابآور است که این خودروی چهار نفره
را تنها دو نفر استفاده میکردند. سیتروئن با این خودرو بود که به فکر
خواباندن صندلیهای عقب افتاد.
Mini )R53) / اهرمهای پشت فرمان
برای خودرویی با چنین
افتخارآفرینی، این ایراد خیلی عجیب است. اهرمهای برف پاککن و راهنما که
پشت فرمان قرار گرفتهاند، بیاندازه بیقواره طراحی شده است. مینی در این
دوره تلاش میکرد تا با کاهش هر چه بیشتر از وزن خودرو، روی خواص
اسپرتگرایی آن بیفزاید.
Ford Fusion / برف پاککن
فورد که میخواست خیلی نوآورانه روی
فیوژنهایش مانور بدهد، کاری کرد که این نوآوریاش تا سالها زبانزد
منتقدین شود. فیوژنهای اوایل دهه 90 به سبک جدیدی از تیغه برف پاککن
مجهز بودند. تیغههایی که در برابر برف یا سرما کارایی نداشتند.
Holden Vectra / چراغ راهنما
یعنی این دیگر واقعاً آخرش است. اهرم
انتخاب راهنما در این هولدن را باید با دست تا زمانی که میخواهیم راهنما
بزنیم، نگه داریم. یعنی دسته فوق بعد از بالا یا پایین آمدن، چفت نمیشود.
بسیاری از رانندگان با این دردسر که روبهرو میشدند خیال راهنما زدن را از
سر باز میکردند.
BMW 5 Series / سیستم راندن هوشمند
طرفداران تعصبی بامو عصبی
شدند؟ روی نسل جدیدی سری 5 این شرکت سیستمی نصب است با عنوان iDrive. به
لطف حضور این سیستم میتوان گفت که شما تقریباً در خودرو هیچکارهاید.
روبات به اصطلاح هوشمند درون این کامپیوتر به شما اجازه هیچگونه ابتکار
عملی را نمیدهد. تعجبی نیست که کسی از لذت سواری با سری 5 تعریف خاصی
نمیکند.