بعضی امکانات هستند که نه تنها به درد رفاه راننده نمیخورند، بلکه موجبات اذیت و آزار او را نیز فراهم میآوردند. به حدی گه طرف آرزو میکند ای کاش اصلاً آنها روی خودرواش نصب نبودند. در این لیست 20 تایی که خواهید خواند، بدترین آپشنهای نصب شده روی خودروها را بررسی خواهیم کرد. از مدلهای قدیمی و فراموش شده گرفته تا نسخههای جدید و مدرن که حتی فکرش را هم نمیکنید.
Alfa Romeo 75 / سوئیچ شیشه برقی
سال 1988 وقتی این ایتالیایی وارد
بازار شد، انتظار آن میرفت که بتواند یکی از بهترینهای آلفا باشد.
اتفاقاً همینطور هم بود ولی یک ایراد بزرگ داشت. نه در قسمت فنی و نه در
ظاهر. دکمههای شیشه بالابر برقی آن بیش از اندازه کوچک بودند. با اینکه
این فناوری در نوع خودش نوآورانه بود، اما خیلی مورد توجه قرار نگرفت.
سیستم برق آلفا رومئو 57 اغلب راننده را با مشکل روبهرو می کرد.
Audi R8 / فنربندی مغناطیسی
باور نمیکردید این آئودی هم در لیست
فوق باشد؟ یکی از ایرادات اصلی این آلمانی در حقیقت همان بزرگترین
برتریاش است. گفته میشود سیستم تعلیق این خودرو از مکانیزم مگنتی یا همان
مغناطیسی استفاده میکند. اما آئودی در نسخههای اولیه این خودرو سیستم
تنظیم دستی مصیبتباری را طراحی کرده بود. با اینکه عجیب به نظر میرسد ولی
جذب ضربه توسط آهنرباهای آن به شدت به کابین منتقل میشود.
Porsche 911 / نمایشگر سرعت
در اینکه پورشههای 911 از محبوبیت
بینظیری برخوردار هستند، شکی نیست. ولی این کوپه سوپر اسپرت یک ایراد جالب
دارد که در درازمدت میتواند اعصاب راننده را به هم بریزد. پشت آمپر و
عقربههای کیلومترشمار این خودرو شباهت زیادی به عقربههای ساعتی دارند که
درست در همان محل نصب شده است. با این همه امکاناتش دیجیتال، ناگهان
المانهای آنالوگ دیده شوند؟ شواهد نشان میدهد این عقربهها در سرعت زیر
40 کیلومتر در ساعت عملکرد دقیق ندارند.
Seat Leon Cupra R / کنترلکننده صدا
سئات اسپانیا هم از تیررس
انتقادات مصون نماند. درون کابین این خودرو مکانیزمی موسوم به Sound
Generator. سئات به عنوان یکی از زیرمجموعههای فولکسواگن میخواست نوآوری
پر سر و صدایی کند. کنترلکننده صدا ایدهای بود که به کمک آن میشد صدای
خروجی اگزوزها و صدای پیشرانه را کنترل کرد. فرآیندی که سئات و فولکس در
پیادهسازیاش خیلی موفق نبودند.
Lamborghini Murcielago Roadster / سقف
یکی از بزرگترین مشکلات
خرید نسخه روباز مورسیهلاگو، باز و بسته کردن سقف متحرک است. نکتهای که
تمام قدرت این هیولا را زیر سوال برده بود. زمانبر بودن نصب سقف به قدری
اعصاب خرد کن بود که در روزهای بارانی راننده ترجیح میداد که اصلاً
خودرواش را بیرون نبرد. برعکس، باز کردن سقف نیز اغلب با زخمی شدن دستها
همراه میشد. لامبورگینی در نسخههای جدیدش به کلی روی این ضعف کار کرده
بود.
Vauxhall VX220 / لولای درب
واکسهال فوق را همان اُپل Speedster
استرالیایی میدانند. کوپهای سایز کوچک که اگر قدری دقت میکرد میتوانست
رقیب خوبی برای لوتوس Elise انگلیسی باشد. این خودرو یک چالش باورنکردنی
داشت؛ لولاهای دربهایش. پدیدهای که تصور میشود برای مدتزمان کوتاهی
باشد. در حقیقت با یک دست نمیشد درب این خودرو را باز و بسته کرد. جنرال
موتورز به عنوان شرکت مادر، هرگز این انتقاد را نپذیرفت.
Lotus Exige Cup 260 / سیستم لانچ کنترل
اغلب خودروهای اسپرت مجهز
به سامانه پرتاب یا همان Launch Control هستند. مکانیزمی که به کمک آن
میتوان در لحظه شتاب اولیه پایداری خوبی را فراهم کرد. اما در مورد این
لوتوس، داستان فرق میکند. کارشناسان معتقدند اگر روی اگزیج لانچ کنترل نصب
نمیشد، شتاب صفر تا 100 بهتری میداشت.
Saab 9-3 / ترمز دستی
خدا را شکر ساب سوئد ورشکست شد و این روز را
نمیبیند. مدل معروف 9-3 این شرکت با یک مشکل بحثبرانگیز روبهرو شده بود.
محل قرارگیری اهرم ترمز دستی آن به قدری نزدیک به دسته دنده بود که
استفاده از هر کدام از آنها کار دشواری بود. غیر ممکن است بخواهید از ترمز
دستی استفاده کنید. در مدلهای بعدی ساب مجبور شد ترمز را به مدل پایی
تغییر دهد.
Caterham Superlight R400 / احتراق کاربراتور
اگرچه کاترهام یکی از
برترینها در زمینه هندلینگ و فرمانپذیری است، اما در نسخه سوپر لایت
R400 با یک چالش فنی روبهرو شده بود. سال 2007 مشکل باز و بسته شدن
دریچههای سوخت در کاربراتور میرفت که این شرکت را زمین بزند. ضریب تراکم
پایین در سیلندرهای این خودرو علاوه بر افزایش بالای مصرف سوخت، استهلاک
پایین و سر و صدای وحشتناک و آزاردهنده را به همراه داشت.
Aston Martin V8 Vantage / تسمه تایم
یکی از ایرادات اصلی
آستونمارتینهای ونتیج قبلی، لغزش بیش از حد تسمه تایم بود. ایراد سادهای
که میتوانست ناگهان کل ساختار پیشرانه را با مشکل مواجه کند. اگرچه آستون
بعدها متوجه این نقیصه شد ولی مشتریانی که آن را برای شتابگیریهای
ناگهانی استفاده میکردند، متوجه میشدند که در دور موتورهای بالا ناگهان
لرزش خفیفی کل کابین را حس میکردند.
Alfa Romeo GTV / تعویض دندهها
حضور مجدد آلفا رومئو در این لیست
نشان میدهد که در نسلهای قبلی خود با مشکلات بدی مواجه بود. جالب اینجاست
آلفا جیتیوی یکی از جنجالیترینهای زمان خودش بود ولی بزرگترین مشکل
آن جعبهدنده، کلاچ و دستهدندهاش حین تعویض بود. کارشناسان میگویند
تعویض دنده سه و پنج با این ایتالیایی بسیار دردناک است. اوجگیری تنبل دور
موتور در گشتاورهای پایین، بیش از اندازه عذابآور است.
Ford Puma / چراغ عقب
به نظر نمیرسد این خودرو را قبلاً دیده
باشید. فوردی که به دلیل طراحی بحثبرانگیزش خیلی زود از خط تولید پایی
کشیده شد. پوما دارای پیشرانه 1.7 لیتری از شرکت یاماها بود. مهمتر از همه
این مسایل، چراغهای عقبش هستند که با بی سلیقهترین روش ممکن طراحی شده
بودند. عمدهترین ایراد وارده به این طراحی آن بود که گفته میشد جای
چراغهای جلو و عقبش اشتباه شده است.
Toyota Tarago Mk II / داشبورد
یکی از تولیدات گمنام تویوتا در
دورهای که این خودروساز برای رقابت با جنرال موتورز دست به تولید هر
تولیدی میزد. تاراگو، ژاپنی بود که از ضعف شدید طراحی بهره میبرد. به
خصوص داشبورد آن که شبیه درخت کاج از آب درآمده است. چراغهای بزرگ و کوچکی
که روی داشبورد و کنسول آن نصب شده بود، مانع از دید مناسب راننده میشد.
Saab 9-3 State / شیار کلید
تنها خودرویی که برای قرار دادن دنده
در عقب میبایست سوئیچ را از جای خود خارج کرد، همین ساب استیشن است. در
حقیقت ایراد کار از محل دسته دنده نیست. اشکال از طراحی محل سوئیچ است.
Honda S2000 / شیشهشور
هوندا یکی از بهترینهایش را در دهه 90 رو
کرده بود. یک کوپه روباز با پیشرانهای جذاب و پربازده. معلوم نیست چرا این
برند باکیفیت ژاپنی از پمپهای جت برای پاشش آب روی شیشههای جلو استفاده
کرده است. آب پاشیده شده از سوی شیشهشور اغلب بیرون و به سر و صورت راننده
پرتاب میشد.
Citroën C3 Pluriel / صندلیهای عقب
سیتروئن فرانسه نسخههای اولیه
C3 را با عجله تمام راهی بازار اروپا کرد. اندک زمانی پس از رونمایی متوجه
شد، نحوه چیدمان صندلی عقبش آنقدر عذابآور است که این خودروی چهار نفره
را تنها دو نفر استفاده میکردند. سیتروئن با این خودرو بود که به فکر
خواباندن صندلیهای عقب افتاد.
Mini )R53) / اهرمهای پشت فرمان
برای خودرویی با چنین
افتخارآفرینی، این ایراد خیلی عجیب است. اهرمهای برف پاککن و راهنما که
پشت فرمان قرار گرفتهاند، بیاندازه بیقواره طراحی شده است. مینی در این
دوره تلاش میکرد تا با کاهش هر چه بیشتر از وزن خودرو، روی خواص
اسپرتگرایی آن بیفزاید.
Ford Fusion / برف پاککن
فورد که میخواست خیلی نوآورانه روی
فیوژنهایش مانور بدهد، کاری کرد که این نوآوریاش تا سالها زبانزد
منتقدین شود. فیوژنهای اوایل دهه 90 به سبک جدیدی از تیغه برف پاککن
مجهز بودند. تیغههایی که در برابر برف یا سرما کارایی نداشتند.
Holden Vectra / چراغ راهنما
یعنی این دیگر واقعاً آخرش است. اهرم
انتخاب راهنما در این هولدن را باید با دست تا زمانی که میخواهیم راهنما
بزنیم، نگه داریم. یعنی دسته فوق بعد از بالا یا پایین آمدن، چفت نمیشود.
بسیاری از رانندگان با این دردسر که روبهرو میشدند خیال راهنما زدن را از
سر باز میکردند.
BMW 5 Series / سیستم راندن هوشمند
طرفداران تعصبی بامو عصبی
شدند؟ روی نسل جدیدی سری 5 این شرکت سیستمی نصب است با عنوان iDrive. به
لطف حضور این سیستم میتوان گفت که شما تقریباً در خودرو هیچکارهاید.
روبات به اصطلاح هوشمند درون این کامپیوتر به شما اجازه هیچگونه ابتکار
عملی را نمیدهد. تعجبی نیست که کسی از لذت سواری با سری 5 تعریف خاصی
نمیکند.